خیلی وقت پیش یکی از دوستان خوبم، با اهدای این کتاب به من چند تا لطف بزرگ در حقم کرد.
اول اینکه بعد از مدتها، لذت پیوسته کتاب خواندم را در کامم تازه کرد.
دوم اینکه نگاهم به” مرگ” را تغییر داد.
سوم اینکه، درحالیکه غرق روزمرگیهای کاری شده بودم، مجددا به خودم آمدم که به عرض زندگی بیش از طول آن توجه کنم.
کتاب “سه شنبه ها با موری” تاریخ نگاری مستند و اعجاب انگیز لحظات پایانی زندگی یک استاد دانشگاه بنام موری شوارتز توسط یکی از دانشجویان قدیمی اش بنام میچ آلبوم می باشد.
میچ آلبوم که پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه بکار روزنامه نگاری، اجرای برنامه های رادیویی و تفسیر برنامه های ورزشی اشتغال داشته است. پس از سالها فراغت از تحصیل (حدود 15 سال بعد) مجددا با استاد محبوب خود مواجه می شود. اما اینبار در شرایطی استاد را می بینید که با بیماری ALS مواجه است.
این کتاب تصویر گر لحظاتی است که آرام آرام موری خود را به پایان سفر زندگی اش نزدیک می بیند. بیماری بتدریج اعضای بدن قهرمان اصلی داستان را از کار می اندازد و باعث مرگ سلولی بافتها و ماهیچههای بدن میگردد، موری مرگ را پذیرفته؛ او خواهد مرد اما در واپسین روزهای زندگی میخواهد به کمال برسد.
در لابلای لغات این کتاب نحوه نگاه یک فرد فرزانه و شجاع را به مفهوم زندگی و مرگ می توانیم جستجو کنیم. هر چند که خواستگاه فکری، فرهنگی و مذهبی او با ما متفاوت است.
در جایی از این کتاب می خوانید:
“پول، جای خالی عشق و مجبت را پر نمی کند. قدرت، جای خالی عشق و محبت را پر نمی کند. چون در حال مرگ ام، می توانم، این چیزها را به تو بگویم، وقتی نیازمند عشقی، نه پول می تواند، این احساس را بهت بدهد، نه قدرت. اصلا هم مهم نیست که چه قدر پول و قدرت داشته باشی”
جملات زیبایی از کتاب سه شنبه ها با موری:
• اگر می خواهی برای افراد در رده های بالا تظاهر به دارندگی کنی بهتر است فراموش کنی. آن ها به هر صورت به تو به دیده حقارت نگاه می کنند. برای افراد در رده های پایین هم تظاهر به بزرگی نکن. تنها به حالت غبطه می خورند .
• فرهنگ ما به گونه ای نیست که به مردم احساس خوشبختی بدهد . ما بدآموزی می کنیم ، آموزش اشتباه می دهیم و باید خیلی قوی باشی که اگر متاع این فرهنگ را نمی پسندی خریدار آن نشوی .
• بپذیر: هم آنچه را که قادر به انجامش هستی، هم آنچه را که قادر به انجامش نیستی.
• باید کار بودایی ها را بکنی. فرض کن همه روزه پرنده ای بر شانه ات می نشیند و می پرسد: «آیا امروز همان روز است؟ آیا حاضر هستم؟ آیا همه آن کارهایی را که لازم است انجام می دهم؟ آیا همان کسی هستم که می خواهم؟
• مرگ پدیده ای طبیعی است. هیولایی که ما آدمها از مرگ می سازیم همه اش به خاطر این است که خودمان را به صورت عضوی از چرخه طبیعت نگاه نمی کنیم. فکرمی کنیم چون انسان هستیم، پدیده ای فرا طبیعی هستیم اما ما فراطبیعی نیستیم. هر عنصری که متولد شود، می میرد
نکته جالب اینکه یکی از پر بیننده ترین برنامه های تلویزیون آمریکا در همان ایام پایان عمر موری با او مصاحبه هایی مستند داشته و به نمایش گذاشته شده است. ضمن اینکه بر اساس این کتاب فیلم سینمایی هم با همین عنوان ساخته شده است.
این کتاب با نام اصلی Tuesdays with Morrie توسط میچ آلبوم نوشته شده است و انتشارات قطره ترجمه آنرا در 260 صفحه منتشر نموده است. مترجم کتاب خانم ماندانا قهرمانلو می باشد . ضمن آنکه ظاهرا مترجمین دیگیر با ناشرین متفاوت نیز این کتاب را به فارسی به زیور طبع نیز آراسته اند.
یکبار دیگر لازم است از عزیزی که من را با این کتاب آشنا کرد، تشکر کنم.