بنظر من وجه تمایز رهبران صنعت، مدیران پیشرو بنگاههای اقتصادی و فعالین خردمند کسب و کارها در انتخابهای استراتژیک آنهاست.
انتخابهای استراتژیک واژه ها یا عبارتهای کلیدیی است که بعنوان گزاره های استراتژیک نگاه آنها را روشن می کند و به گروه کاری خود می فهماند که چگ.نه می اندیشند و مسیر آینده به کدام طرف است.
شاید این انتخابهای استراتژیک در بیانیه های بنیادین شرکت بصورت آشکار جایی نداشته باشد و فقط مثل روجی در کالبد بیانیه ها دمیده شود. منظورم اینست که بعنوان چشم انداز، ماموریت، خط مشی و ارزشها تدوین نمی شود ولی به آنها رنگ و بو می دهد. حتی شعار سازمانی یا موتو نیز نیستند.
شاید بد نباشد که مثالی بزنم.

از ابتدای ورودم به خوارزمی بارها گفته ام که:

"در فناوری اطلاعات دیگر تفکیک سنتی نرم افزار و سخت افزار از یکدیگر معنی ندارد و باید به ارائه راه حلهای جامع(Solution) پرداخت."

این یک انتخاب استراتژیک است که با خود کثیری از اقدامات استراتژیک را همراه می کند.
در این چارچوب شما باید به دنبال توسعه نرم افزار و سخت افزار با هم باشید.

لذا اگر می خواهید سازمانی یا مدیری را  ارزیابی کنید، خوب است که بررسی نمایید تا دریابید این سازمان بر پایه کدام انتخابهای استراتژیک مسیر آینده خود را پی می گیرد.
   گاهی افراد به مرحله ای از توانایی می رسند که برایشان مهم است تا بدانند در چه سازمانی کار می کنند و اگر بخواهند آن سازمان را با شرکت مشابهی مقایسه کنند تا نهایتا در یابند که کدام سازمان حرف جدیدی برای گفتن دارد یا جای تجربه کردن است. بهترین روش بررسی انتخابهای استراتژیک سازمانها با هم است.

از جمله عواملی که می تواند بر توسعه بخش خدمات موثر باشد، تغییرات اجتماعی است که هر جامعه ای در بستر زمان شاهد آنست.

خوب است به مواردی اشاره کنم:

افزایش مصرف گرایی: وقتی جامعه ای رو به مصرف گرایی می آورد و دائما به مصرف بیشتر کالاها و خدمات علاقه نشان می دهد. میزان کیفیت خدمات و انتظار از رضایتمندی بیشتر در آن شکل می گیرد. این شرایط سبب می شود که بخش خدمات برای اجابت تقضاهای پیشرو اقدامات توسعه ای را در دستور کار قرار دهد. مثلا پرسنل خود را در معرض آموزشهای جدیی تری جهت ارائه خدمات بهتر قرار می دهد و یا ساعات کاری خود را افزایش می دهد و برای این منظور نسبت به استخدام کارکنان پاره وقت اقدام می نماید.
ثروتمندی: جوامعی که سطح درآمد افرادش رو به افزایش میگذارد ، شاهد توسعه بخش خدمات خواهد بود. مهمترین مصداق این موضوع رشد صنعت گردشگری است که به دلیل افزایش تقاضا برای آن رشد کرده است. لذا در این چارچوب تقاضا برای خدمات جدید گردشگری و متنوع در سرزمینهای مختلف بوجود می آید.

برونسپاری کارهای شخصی: در صنعت برونسپاری معنی جا افتاده ای دارد . اما در جوامع بشری یکی از تغییراتی که شاهد آن هستیم، برونسپاری وظایف شخصی است. مثلا افراد نظافت منزل ، نگهداری کودکانشان یا شست و شوی لباش خود را به دیگری می سپارند. این پدیده سبب می شود که زنجیره ای از عرضه کنندگان اینگونه خدمات در سطح منطقه ای، ملی یا بین المللی ایجاد شود.

میل به خدمات لوکس: در بین تغییرات اجتماعی مصادقی از توجه مردم به دریافت خدمات یا تجرمه های لوکس و جدید دیده می شود. مثل خدمات مراقبتهای پوست و مو یا مراجعه به باشگاههای زیبایی و سلامتی. این پدیده نیز سبب می شود که بازیگران جدیدی در عرصه خدمات ظهور پیدا کنند . مثل کلوپ های سلامتی یا هتل هایی که بخش خدمات استخر، سونا و ماساژ را در مجموعه خود ایجاد کرده اند.

میل به داشتن تجهیزات الکترونیکی: دنیای آی تی سبب شده است که مردم برای رفع نیازهای خود علاقمند باشند تا لب تاپ، گوشی های موبایل و تجهیزات دیگر مرتبط با فناوری را بخرند و داشته باشند. این سبب می شود که کثیری از خدمات مهندسی، طراحی مدلهای جدید، تعمیر و نگهداری و ... مورد نیاز باشد.

دسترسی آسان به اطلاعات: مردم در عصر جدید دوست دارند به ساده ترین روش به اطلاعات دست پیدا کنند. این مهم از طریق اینترنت و پاکدستها محیا شده است. لذا شاهد توسعه خدمات ناظر بر تدارک، عرضه و ... محتوای مورد نیاز جامعه هستیم.

مهاجرت: جابجایی ملیتها یکی از تغییرات اجتماعی جوامع است . دیگر این کوچ صرفا معطوف به انتقال از کشورهای در حال توسعه به توسعه یافته ها نیست. چرا که با وجود زیر ساختهای ارتباطی قوی افراد می توانند در هر جای دنیا باشند و برای کارفرمایی در جای دیگر دنیا کار کنند. به عنوان مثال کثیری از هندیهای مقیم آمریکا به هندوستان بازگشته اند. در واقع استعدادهای کشورهای درحال توسعه از این طریق می تواند توسط سازمانهای مستقر در کشورهای توسعه یافته مورد بهره برداری قرار گیرد.

شرایط سنی جامعه: در جوامعی که با پیری مواجه اند مثل کشورهای اروپایی خدماتی مثل مراقبتهای پزشکی و خانه سالمندان توسعه می یابد و در جوامعی که با جوانی مواجه اند کسب و کارهای مربوط به خدمات آموزشی و از این دست رشد می کنند.

عوامل زیادی می توانند بر توسعه بخش خدمات موثر باشند.

طبیعتا دولت مهمترین نقش را بعده دارد.

بعنوان مثال می توان به ساستهای زیر که سبب رشد و توسعه بخش خدمات ی شود به شرح زیر اشاره نمود:

تغییر قوانین و مقررات: فرض کنید دولت سیگار کشیدن در رستورانها را ممنوع کند.  نظارت دقیق تری بر کیفیت

 بهداشت رستورانها داشته باشد و مالیات بر درآمد رستورانها را کاهش دهد. قطعا این عوامل سبب می شود که

مردم بیشتری مشتاق به صرف غذا در رستوران ها باشند.

خصوصی سازی: خصوصی نمودن خدمات زیر بنایی و انتقال آنها از بخش دولتی به خصوصی می تواند عامل موثر

 دیگری برای توسعه بخش خدمات باشد. فرض کنید دولت شبکه حمل و نقل و خدمات زیر بنایی مثل تلفن، برق، آب

 و ... را خصوصی کند. آنگاه تعداد زیادی عرضه کننده خصوصی در این بازارها فعالیت خواهند کرد و رقابت آنها باعث رونق

 این بخش خواهد شد.


طرح های حمایتی جدید دولت: اقدامات دولت در حفظ محیت زیست یا مشتریان یا نیروی کار می تواند بخش خدمات

 را با تغییر مواجه کند . مثلا اگر دولت مالیات بیشتری را برای صنایعی که گازهای مضر محیط زیستی تولید می کنند،

ایجاد نماید. آنگاه ممکن است مثلا هزینه سفرهای هوایی افزایش یابد و مردم رو به امکانات جایگزین و روشهای دیگر

سفر بیاورند.

 

توافقنامه های جدید تجاری: اعطای تسهیلات جدید یا برقراری معافیت های جدید برای سرمایه گذاران خارجی

در چارچوب توافقنامه های تجاری بین کشورها باعث رشد سرمایه گذاری بخشهای خدماتی و توسعه این بخش خواهد شد.

 

ادامه دارد..............

ترکیب تولید ناخالص داخلی GDP  کل دنیا در سال 2007  ( آمار جدید تری را هنوز بدست نیاورده ام) بصورت زیر بوده است:

 


 

همانطور که می بینید سهم بخش خدمات سهم غالب است و اهمیت خود را به رخ می کشد.

وقتی به GDP  اقتصادهای ملی هم در همین سال نگاه می کنیم، می بینیم که بخش خدمات سهم جدیی را بخود اختصاص داده است.

درصد سهم خدمات در GDP                     کشور
 91                                                   هنگ کنگ
86                                                    لوگزامبورک
78                                                    آمریکا
75                                                    انگلستان-بلژیک
69                                                    مکزیک-آلمان- استرالیا
65                                                    سنگاپور-سوئیس-هلند- برزیل
60                                                    ترکیه-کرواسی
54                                                     هند-فیلیپین
44                                                    مالزی- تایلند- شیلی
40                                                     اندونزی – چین
35                                                     امارات متحده عربی
 
 خدمات غیر از افزایش درآمد سرانه جوامع کمک شایانی به اشتغالزایی می کند. خدمات مالی، توریسم، درمان،

 آموزش، خدمات صنعتی و تجاری و ... از جمله کسب و کارهایی هستند که فرصتهای شغلی زیادی را در اقتصادهای

 ملی ایجاد می کنند . خصوصا اینکه این شغلهای جدید عمدتا فارغ التحصیلان دانشگاهی را تقاضا می نماید . در واقع

 طبقه متوسط جوامع در حال توسعه که طرف عرضه بازار کار را تشکیل می دهند می توانند تامین کننده نیازهای بخش

خدمات باشند.


حتی شرکتها هم در استراتژیهای میان مدت یا بلند مدت خود تمایل به افزایش درآمد ناشی از خدمات را در سبد در آمدی

خود را نشان داده اند. شرکت جنرال الکتریک در  دوران مدیریت جک ولش تلاش نمود که سهم در آمد خدمات را از 20  درصد

تا 80 درصد افزایش دهد و برای اینکار مجبور به اقداماتی انتقاد برانگیز(در زمان خود) از جمله فروش کارخانه های لوازم خانگی شد.

شرکت IBM  نیز در سالهای 2002 به بعد مرکز توجه خود را معطوف به افزایش سهم بخش خدمات رد سبد درآمدی خود نمود

بطوریکه در سال 2007 54.8 درصد از درآمد 98.9 میلیارد دلاری این شرکت ناشی از خدمات بود.


موفقیت IBM در افزایش سهم بخش خدمات در سبد درآمدی اش ناشی ازموارد زیر است:


• تمرکز بر ضروت تغییر خط مشی های کسب و کار و فرهنگ سازمانی
• شنیدن نیازها ، خواسته ها و انتقادات مشتریان
• ظرفیت سازی و توسعه منابع در داخل و خارح سازمان
• پذیرش ریسک ناشی از این تغییر استراتژی


همانطور که IBM برای رسیدن به هدف خود بستر سازی نمود. اقتصادهای ملی هم برای توسعه بخش خدمات باید پیش

فرضها یا بسترهایی را آماده کنند.

ادامه دارد.............

 

سواری مجانی یا Free Riding واژه ای اقتصادی است و در مواردی بکارگرفته می شود که فردی مطلوبیت خود را بگونه ای تامین نماید که هیج هزینه ای بابت آن نپردازد و از طریق هزینه ای که بر دیگران تحمیل می شود، مطلوبیت خود را حداکثر نماید. به عنوان مثال فرض کنید شما هر روز با خودرو شخصی خودتان به محل کارتان می روید. برای اینکار هزینه سرمایه ای داشتن خودرو، استهلاک آن و مخارج جاری مثل بنزین، بیمه، تعمیرات ، احتمال تصادف و ... متوجه شماست و در ازای آن مطلوبیت رسیدن به محل کارتان را بدست می آورید. حال اگر همسایه، همکار یا دوستی طی این مسیری که روزانه می پیمایید، همسفر شما شود. بدون پرداخت هر هزینه ای به مطلوبیت ویژه ای دست می یابد که بابت آن هزینه ای نپرداخته است و به مقصدش هم می رسد.

صفحه1 از3

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سید علیرضا عظیمی پور می باشد.